نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب مرد راه
«در قدم سوم شروع به تبلیغات و معرفی سپاه در کل شهر قزوین و روستا‌های اطراف آن کردیم و از جوانان دعوت نمودیم با پیوستن به سپاه به مملکت خود خدمت کنند. استقبال بی‌نظیر بود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۸۱۸۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۹

«عزیز سراسیمه خود را به او می‌رساند و می‌پرسد جواد آمده. آقاجان با بغض جواب می‌دهد بله آمده و اشک می‌ریزد مادر با خون‌سردی می‌گوید حاج‌آقا چرا گریه می‌کنی؟ جواد به آرزوی خود رسید ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۸۰۰۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۶

«ما در جزیره جنوبی با چند مشکل جدی روبرو بودیم کمبود تدارکات، فاصله طولانی عقبه تا خط مقدم، آماده نبودن زمین برای پناه گرفتن و کندن سنگر و نداشتن پشتیبانی آتش توپ‌خانه خودی، به همین دلیل، اطلاعات اداره و استقرار نیرو‌ها در خط مقدم و امکان تخلیه شهدا و مجروحین به عقب بسیار دشوار بود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۶۶۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۴

«دوستانم در یک غافل‌گیری، افسر نگهبان و دیگر بچه‌های سپاهی را دستگیر کردند و روی سر آن‌ها گونی کشیدند و دست بسته در یکی از اتاق‌ها حبس کردند. دستور دادم تا ۲۴ ساعت در باراجین به همین حال بمانند تا یادشان باشد دشمن و ضدانقلاب با کسی شوخی ندارند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۷۷۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۸

«اولین اقدام تشکیل یک جلسه با بچه‌های سپاهی بود. آن‌ها دل پری داشتند و شاکی بودند که چرا اقدامی برای اعزامشان به جبهه کردستان صورت نمی‌گیرد و مدعی بودند مثل یک اسیر در سپاه قزوین زندانی شده‌اند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۶۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۸

«یکی از دوستانم که به منزل من رفت‌وآمد داشت به اهالی قصر شیرین اطلاع داد که ما در منزل‌مان عکس امام را قاب کرده و بر روی دیوار اتاق نصب کرده‌ایم. با انتشار این خبر، مردم غافل‌گیرانه به پشت در خانه ما هجوم آوردند. وقتی در را باز کردم عده‌ای از روی هیجان و خوشحالی با من روبوسی کردند و اجازه ورود خواستند. آن‌ها با دیدن تصویر امام به گریه افتادند، دست‌به‌دست چرخاندند و بوسیدند و صلوات فرستادند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که در آستانه ایام‌الله دهه‌فجر تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۲۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۰

«وقتی از برادرم می‌پرسیدند برادرت که رفته جبهه، تو دیگر کجا می‌روی؟ جوابی می‌داد که همه را وادار به سکوت می‌کرد. می‌روم تا امام زمانم را ببینم و راهی خرمشهر شد تا در عملیات بیت‌المقدس شرکت کند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۷۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

«شهید مهدی زین‌الدین حین رفتن از من پرسید: «راستی مهجور تو پول داری؟» خندیدم و گفتم «فرمانده لشکر ۵۰۰ تومان هم توی جیبش پیدا نمی‌شود»؟ خندید و همان مبلغ را گرفت و راهی قم شد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۱

«آمدم ماوقع را برایش تعریف کنم که در یک آن شیطنتم گل کرد و قیافه غمگین به خودم گرفتم و با ناراحتی سری تکان دادم و گفتم راستش را می‌خواهی بدانی؟ با دلواپسی گفت «راستش را بگو». طاقتش را داری؟ دست‌پاچه و نگران جواب داد بگو! بگو! نکند مجروح شده؟ سرم را پایین انداختم و گفتم: علی شهید شد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷

برگی از خاطرات؛
«فرماندهی تیپ ۱۷ علی‌ابن‌ابیطالب(ع) بعد از مرحله چهارم عملیات رمضان را دوست عزیزم شهید «مهدی زین‌الدین» بر عهده گرفت. درست به خاطر دارم که مدام تکرار می‌کرد اگرچه فرماندهی تیپ افتخار بزرگی است که نصیبم شده، ولی من به دنبال افتخاری بزرگ‌تر یعنی شهادت در راه خدا هستم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۸۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۲

کتاب مرد آسمانی ۱، شامل ۶۵ صفحه به قلم نبی اله تبار که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارش‌های دفاع مقدس استان ایلام در سال ۱۴۰۱ به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۵۵۱۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸

«سرگرد علیار فرمانده عملیات حزب دمکرات یکی از افسران فراری پادگان مهاباد که به دموکرات پیوسته بود و در زمان کوتاهی توانسته بود جایگاه مستحکمی از اعتماد و علاقه‌مندی هم‌سنگران دموکراتش را به خود جلب کند و باعث تقویت حزب شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۳۳۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۳

به کوشش انتشارات «سوره مهر»
کتاب «مرد شماره یک» روایتی از فرماندهی شهید اکبر آقابابایی» نوشته «محمد بلوچی» توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شد.
کد خبر: ۵۵۰۶۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۱

به کوشش انتشارات «کتاب نیستان»
کتاب «مرد رویاها» نوشته «سید مهدی شجاعی» توسط انتشارات «کتاب نیستان» به چاپ هشتم رسید.
کد خبر: ۵۵۰۳۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۶

«یکی از بچه‌های سپاه هم که چند بار با خباتی‌ها رویاروی شده بود، می‌گفت از حق نگذریم چریک‌های جنگاوری‌اند و مثل یوزپلنگ از کوه بالا می‌روند و مثل عقاب از فواصل دور طعمه‌شان را با یک تیر شکار می‌کنند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۷۵۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۲

«شهر‌ها بیش از این به فعالیت فرهنگی و اجتماعی نیاز داشتند، ولی از یک سو به علت حضور ضدانقلاب و احتمال حمله عراق کمتر مبلغ و روحانی حاضر می‌شد وارد منطقه ما شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۶۰۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۸

«اصرار‌های جواد کارساز نبود تا اینکه یک روز به محل کار پدرم رفت و در آن‌جا همکاران آقاجان پادر میانی کرده و به پدرم گفتم حاج‌آقا چرا ناراحتی؟ می‌رود و برمی‌گردد! او را جلو نمی‌برند. آن روز جواد سر از پا نمی‌شناخت مرتب بالا و پایین می‌پرید و با نشان دادن امضای پای رضایت‌نامه فریاد می‌زد «آخ جان رضایت داد! بالاخره رضایت داد! ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۲۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۷

همزمان با سالروز شهادت سردار شهید حاج عبدالله اسکندری نشست ادبی نقد و بررسی کتاب مرد راه نوشته اکبر صحرایی در سالن مصطفوی دانشگاه شیراز برگزار شد.
کد خبر: ۵۳۵۱۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۳

سیدعلی محمدی معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس گفت: کتاب یکی از مؤثرترین راه انتقال فرهنگ دفاع مقدس است.
کد خبر: ۵۳۵۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۳

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس در نشست ادبی نقد و بررسی کتاب مرد راه گفت: شهدا به تأسی از سیره زندگی امام حسین(ع) به این مقام دست یافتند و جاودانه شدند.
کد خبر: ۵۳۵۰۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۳